مجله اینترنتی از اهواز تا کرمانشاه؛ ما مردم عاصی و خشن - سرپی

سرپی: کافی‌ست سری به اخبار حوادث بزنید، آن‌جاست که از دیدن خبرهای عجیب‌وغریب و غیرقابل باور، ترس تمام وجودتان را فرا می‌گیرد. با خواندن این اخبار، به‌وضوح می‌شود متوجه افزایش خشونت در بین ایرانی‌ها شد. از رومینا گرفته تا دامادی که دیروز مانند بازی‌های کامپیوتری به‌راحتی توسط پدرزن خود به‌قتل رسید، همه و همه از دلایلی‌ست که باعث به‌وجود آمدن انبوهی از سوالات در ذهن ما شده است. اینکه چرا هرروزمان را با انبوهی از خبرهای ناگوار مانند قتل و درگیری‌های خانوادگی شروع و به‌پایان می‌رسانیم جای بحث دارد!

خشونت خانگی

قتل و خشونت؛ خبری که هرروز می‌شنویم

ایرنا در این‌باره نوشت: در میانه فریاد‌ها وعربده‌ها کسی چیزی نمی‌فهمد جز مشتی کلمات زشت وعبارات بی سرو ته و نامفهوم که از ته حنجره‌شان برمی‌آید و تبدیل به صدا‌های وحشتناکی می‌شود که هول و وهراس به دل می‌اندازد، این همه عصبانیت و خشونت از چیست؟ مبادا کاری دست خود دهند!

جمعیت دوره‌شان کرده و یکی دو نفر هم مداخله می‌کنند، اما با خشونت و رفتار زشت دو طرف پا پس می‌کشند.

تصویری دیگر؛ نیمه شب است که با جیغ‌های ممتد زن و فحش‌هایی که نثار شوهر و خاندان او می‌کند، اهل محل بیرون می‌ریزند، اما کسی جرات جلو رفتن ندارد تا اورژانس و پلیس می‌آید و مرد را به اتهام ضرب و جرح همسر بدزبان به پاسگاه برد و اورژانس هم زن را به مرکز درمانی منتقل می‌کند.

در قابی دیگر؛ غروب یکی از روز‌های اردیبهشت است و هوا رو به گرمی می‌رود جوانی که بر روی چمن‌های پارک قدم گذاشته و آن‌ها را زیر پا له می‌کند با صدای مرد نگهبان به خود می‌آید، نگهبان معترضانه می‌گوید: چرا رفتی داخل چمنها، زود خارج شو، این فضا برای استفاده شما و همه مردم است.

اما جوان واکنش تندی نشان می‌دهد و این بحث به دعوای لفظی و در نهایت منجر به خشم جوان شده و مرد نگهبان را به آنی در میان عصبانیتش چنان هول می‌دهد که بر زمین افتاده و سرش به جدول خیابان می‌خورد و در دم جان می‌سپارد.

خشونت خانگی

تصویری دیگر و بدتر، خبری است که منتشر شد و مرد ۵۲ ساله‌ای حوالی هشت صبح به منزل مادر همسرش در روستای بهنمیر بابلسر می‌رود و با اسلحه‌ای همسر و مادر همسر را به قتل می‌رساند و بعد از آن به منزل خود در روستایی دیگر رفته و دو دختر ۱۷ و ۱۴ ساله اش را هدف گلوله قرار می‌دهد و متواری می‌شود.

اما دلخراش و ترسناک‌تر از آن این بود که پدری با داس سر دختر نوجوانش را در خواب می‌برد. اتفاقی که در فضای مجازی و رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای یافت و همزمان تصویری از آگهی ترحیم دخترک منتشر شد که نام ۱۰ نفر از مردان خاندان بر بالای آگهی می‌درخشید مردانی که به نوعی با این قتل ناموسی خود را تطهیر کرده بودند.

خشونت خانگی

یا همین دیروز بود که دو خبر قتل خانوادگی در فاصله زمانی کوتاهی به‌دست رسید.

اولی خبر یک فرد معتاد به شیشه بود که ابتدا در اهواز اقدام به قتل پدر، مادر و دو برادر همسر اول خود در اهواز می‌کند و سپس با مراجعه به خانه همسر دوم اقدام به قتل پدر و مادر زن دوم، پسر خود و برادر زن دوم خود می‌کند. طبق اخبار به‌دست آمده، قاتل از سلاح گرم برای این جنایت که ریشه خانوادگی داشته، استفاده کرده است.

دومی هم خبر دامادی بود که در روز روشن با شلیک اسلحه به‌راحتی به‌دست پدرزن خود در کرمانشاه به‌قتل رسید. ویدئوی تاسف‌برانگیزی که از این اتفاق منتشر شد، به‌معنای واقعی هرکسی را اندوهگین می‌کند. پدرزن آنقدر راحت و آسوده به داماد خود شلیک می‌کند که اگر شیون خانم‌های داخل ویدئو نبود، گمان می‌کردیم برشی از سکانس یک فیلم است یا شاید هم آن را با بازی‌های کامپیوتری اشتباه می‌گرفتیم. این ویدئو را برایتان آورده‌ایم اما به دلیل اینکه حاوی تصاویر دلخراشی است، دیدنش را به همه توصیه نمی‌کنیم.

خشونت خانگی

این‌ها نمونه‌هایی از وقایع خشونت باری است که هر روز ما شاهد یا شنونده آن‌ها هستیم، خشونت، تندخویی، پرخاشگری، غضب و از کوره در رفتن چه بسیار برایمان ملموس و آشناست.

دلیل این همه خشونت چیست؟

جرائم مبتنی برخشونت، عصبانیت، تندخویی، خشم وبرافروختگی شامل نزاع، توهین و ضرب و شتم این روز‌ها در میان آمار جرائم در جامعه ما رقم قابل توجهی است. شرایطی که نشان می‌دهد آستانه تحمل مردم و تاب‌آوری جامعه کاهش یافته و با کوچکترین تنش شاهد عکس العمل‌های کلامی و رفتاری خارج از عرف بین افراد هستیم.

حال اگر موضوع کرونا و استرس، دغدغه‌ها و تبعات ناشی از آن را هم به مسائل عادی بیافزائیم این وضعیت به اعتقاد کارشناسان و دست اندرکاران امر نسبت به قبل وخیم‌تر هم شده است.

اما سوالی که در این‌جا به ذهن می‌رسد این است که دلیل افزایش خشونت‌های خانوادگی در سطح جامعه چیست؟

خشونت خانگی

حتما بعد از شیدن این سوال جواب‌های بسیاری به ذهنتان می‌رسد. یکی می‌گوید: ناامیدی در چشمان مردم موج می‌زند. افزایش روزبه‌روز مشکلات معیشتی، بیکاری، تورم… باعث کاهش رضایت مردم از زندگی شده است.

دیگری می‌گوید: امید در زندگی کاهش پیدا کرده است. وقتی می‌دانم با شب و روز کار کردن هم نمی‌توانم حتی یک اتاق کوچک برای خود بخرم، یا یک پراید که برای داشتنش باید رقمی حدود صدمیلیون داشته باشم هم برایمان آرزو شده… چرا عصبانی نباشیم؟ همه‌ی این‌ها کم بود، این کرونای لعنتی هم قوز بالای قوز شده است. بسیاری از مشاغل با آمدن این ویروس به‌شدت آسیب دیدند، در اخبارمان هم به‌جای خبر‌های خوش، یا خبر گران شدن هزینه‌ی آب و برق و گاز می‌شنویم، یا خبر تحریم‌های جدید و دسترسی نداشتن به واکسن کرونایی که در بسیاری از کشور‌ها حدود ۷۰ درصد از جمعیتشان واکسینه شده‌اند.

یکی دیگر می‌گوید: سه سال است که عید نداشته‌ایم، سه سال قبل، آن سیل وحشتناک شیراز، نوروز را برایمان مانند شب سیاه کرد. سال بعد کرونا آمد و همگی در وحشتی عمیق فرو رفتیم، دلمان به نوروز ۱۴۰۰ خوش بود که آن هم با کرونا و کمبود مرغ و روغن و … گذشت. حالا هم که می‌گویند وارد پیک چهارم کرونا شده‌ایم…

خشونت خانگی

اما در مجموع جامعه شناسان و روانپزشکان ارتباط کاهش آستانه تحمل با اتفاقات جامعه، بیکاری، بی عدالتی، مشکلات اقتصادی، فاصله و شکاف میان درآمد‌ها ومخارج خانواده، فاصله طبقاتی، اضطراب و افسردگی و غلبه سیاسی بر اجتماع و فرهنگ، کرونا و مریضی را از دلایل خشونت در جامعه می‌دانند. امیدواریم خبرهای خوش به زودی راهش را در زندگی ما نیز باز کند و کمتر شاهد این اتفاقات ناگوار و تلخ باشیم.

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 263 views بار دسته بندی : سبک زندگی تاريخ : 13 آوریل 2021 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.