مجله اینترنتی تنگنا؛ از غربت و تنهایی‌های علی آقا خوشدست - سرپی

سرپی: ۲۹ فروردین سال، ۱۳۵۲ یازده سینما در تهران همزمان با ماه محرم، اکران تلخ‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را آغاز کردند. اما این فقط یک آغاز بود. اکران فیلم محدود و محدودتر شد. اکران «تنگنا» تمام شد. ۴۸ سال از عمر «تنگنا» می‌گذرد. نقطه اوج سینمای خیابانی دهه ۵۰ با نهایت تلخی و خشونت و احساسات‌گرایی که ترکیبی اغراق‌آمیز، اما تأثیر‌گذار را رقم زده است و محبوب‌ترین فیلم دوره اول فیلمسازی نادری میان منتقدان است.

 

تنگنا

 

در یک سالن بیلیارد چند قمارباز حرفه‌ای به بازی مشغولند. علی خوشدست و سه برادر؛ اکبر، حسن و نبی  و چند نفر دیگر سرگرم بازی هستند و بر بازی نظارت دارند. سه برادر در آخرین دور بازی به علی خوشدست می‌بازند. آن‌ها از پرداخت پول باخته خودداری می‌کنند. بین علی و دوستش رضا از یک سو و سه برادر نزاع در می‌گیرد. علی ناخواسته مرتکب قتل حسن می‌شود و دوسش پا به فرار می‌گذارد. خود او نیز می‌گریزد و دو برادر مقتول در تعقیب او در کوچه پس کوچه ها، زباله دانی‌ها و خرابه‌های شهر روان می‌شوند..

 

تنگنا

 

علی خوشدست با بازی سعید راد تصویری کامل از یک نسل است، چیزی کم نمی‌گذارد و بلایی نیست که در فیلم سر این ضد‌قهرمان سینمای خیابانی نیاید. فضای چرک فیلم و ساختار بصری جالب توجهش آن را به نوآری ایرانی تبدیل کرده و موسیقی منفرد‌زاده و در زمزمه‌ی تلخ فریدون فروغی و آن تصاویر سیاه و تلخ جمشید الوندی در خدمت حس و حال افزاینده، اغراقی است که نادری در «تنگنا» آفریننده‌اش بوده است.

 

روزنامه آسمان آبی در نقد فیلم «تنگنا» نوشت: «دیوار تنگنا را دست بلند حادثه می‌سازد و حادثه، چیزی جز اراده انسان نیست. انسان، که سلول دیوار‌های زندان تنگ خویش است.» نوشته ابتدای فیلم «تنگنا»، کلید ورود به فیلم است و کل فیلم به‌نوعی بر پایه این جملات است. این‌که اراده خود انسان است که عرصه را بر او تنگ می‌کند و جهانی به این بزرگی را به زندانی تنگ مبدل می‌کند. این مفهومی است که در تمام طول فیلم با آن سر و کار داریم. این نوشته ابتدایی فیلم، ما را به دیدن یک فیلم کوبنده امیدوار می‌کند و خوشبختانه «تنگنا» فیلمی است که با ضرباهنگ و ریتم قوی، داستان جذاب و گیرا و البته تصویر‌های تلخ که تماشاگر را تا انتها به دنبال خودش می‌کشاند.

 

تنگنا

 

عنوان تنگنا روی نمایی از یک خیابان خلوت ظاهر می‌شود. در این صحنه دوربین روی سطح خیابان قرار دارد و به این ترتیب حسی از خفقان و تنگنا را به ما منتقل می‌کند که با نام فیلم و البته موضوعش هماهنگ است. فیلم برای تماشاگران ایرانی آن‌قدر جذاب نبود که بتواند بیش از یک‌هفته بر پرده سینما بماند، اما منتقدان از فیلم استقبال کردند. سینما‌دوستانی که در آن زمان در آغاز راه منتقد سینما شدن بودند، نوستالژی فیلم را با خود حمل کردند و تا امروز جایگاه این فیلم را در تاریخ سینما حفظ کرده‌اند. «تنگنا» با این‌که دومین فیلم امیر نادری بود و در زیرمجموعه سینمای بدنه آن زمان قرار می‌گرفت، اما در ساخت باز هم مهر نادری را داشت. کارگردانی که برای توضیح سکانس کتک‌کاری به بازیگر در پشت صحنه خودش را می‌زد تا اجرای بازیگر مؤثرتر باشد و احتمالا واقعی‌تر.

 

تنگنا

 

سعید مروتی در همشهری نوشت: اگر فیلم‌های سرخوشانه سینمای فارسی اغلب با وصال قهرمان و شادکامی و نمایش خوشبختی به پایان می‌رسیدند و در مواردی عبارت «خوش باشید» در پایان‌بندی فیلم‌ها به چشم می‌خورد، محصولات موج نوی سینمای ایران دقیقا در نقطه مقابل ماجرا قرار داشتند. جریانی که از سال ۴۸ و با فیلم‌های «قیصر» (مسعود کیمیایی) و «گاو» (داریوش مهرجویی) به رسمیت شناخته شد، نافش با تلخی بریده شده بود. برای این تلخی دلایل متعددی وجود داشت.

 

تنگنا

 

همه دلایل سیاسی، اجتماعی، فلسفی و زیبایی‌شناسانه را می‌شود در یک جمله خلاصه کرد: فیلم‌های موج نو قرار بود ساز مخالف کوک کنند. هم در نقطه مقابل سینمایی که بنگاه شادمانی به راه انداخته بود بایستند و هم در برابر سیستم قاهر پهلوی واکنش نشان دهند. فضای یأس و ناامیدی حاکم بر جریان روشنفکری تاثیرات خود را بر سینماگران متعلق به جریان موج نو می‌گذاشت. از سوی دیگر مرگ قهرمانانه می‌توانست ریشه‌های شاخه حسی- غریزی موج نو را نمایان کند؛ اینکه این فیلم‌ها از وسترن‌ها و نوآر‌ها تاثیر گرفته بودند و پایان تلخ و مرگ قهرمان، بخشی از ساختارشان بود.

 

تنگنا

 

نادری در پرسه‌های نومیدانه‌اش در ابتدای دهه ۵۰، سراغ آدم‌های حاشیه‌ای و دربه‌دری رفت که بیشتر شمایل ضدقهرمان را داشتند تا قهرمان. ناامیدی و یأس به عنوان تم محوری بسیاری از فیلم‌های موج نویی دهه ۵۰، در ۲ فیلم اول نادری کاملا قابل مشاهده است. در «خداحافظ رفیق» (۱۳۵۰) خسرو (سعید راد)، ناصر (زکریا هاشمی) و جلال (جلال پیشوائیان) بعد از سرقت به جان هم می‌افتند و یکدیگر را از پا درمی‌آورند؛ و در «تنگنا» (۱۳۵۲) علی خوشدست این شمایل ماندگار ضدقهرمان‌های سینمای خیابانی دهه ۵۰، در بیشتر دقایق فیلم در حال تلاش برای یافتن پول و فرار از تنگنایی است که در آن دچار شده. کشته‌شدن علی خوشدست در انتهای تنگنا، با خشونت بی‌پرده و کم‌نظیرش، پایانی منطقی برای این آدم، با این خاستگاه و این ویژگی‌های شخصیتی است.

 

 

تنگنا

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 239 views بار دسته بندی : فرهنگ و هنر تاريخ : 24 آوریل 2021 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها