سرپی: در مطلب زیر رشته توئیتی از یک اکانت به نام «mahyar» را آوردهایم که دربارهی زندگی کارمندی است. او در این باره نوشت: «من که خودم هیچوقت کارمند نبودم و از کارمندی فراریام، ولی دوتا از دوستای نزدیکم کارمندهای ردهی بالای دو تا شرکت خصوصیان، میانگین سنیشون هم ۳۵ ساله، دو نفری هم با هم زندگی میکنن و عاشق سفر هم هستن، یه سفر ترکیه سه چهار روزه نتونستیم باهاشون برنامه بچینیم بریم! هزینهاش که بالاس و هرچی حساب میکنیم میبینم خرج نکنیم بهتره، مسئولیتهاشونم زیاده و تعطیلیا هم تا حدی درگیرن و نهایتا دو روز بتونن خالی کنن!
سه چهارسال اخیر خودشونو کشتن یه ماشین خوب بگیرن که حداقل آخرهفته یه کوهی دشتی بتونن برن، اونم نتونستن! آخرش به یه ماشین چینی ختم شده. یه دوست دیگه هم داشتم کارمند شرکت بابا و عمو و داییش اینا بود! هر آخر هفته و تعطیل و غیرتعطیل سفر بود، همینجوری هم بقیه رو نصیحت میکرد که شماها بلد نیستید پسانداز کنید! یه بار هم تو شرکت یکی بهش گفت بالا چشمت ابروئه، اینم استعفا داد، ادعاشم هم بود که من نخبهام. و صدجا برام کار هست، دو ماه دنبال کار گشت و رزومه فرستاد دید حسابش نمیکنن، دوباره برگشت شرکت باباش!اونوقت همیکنه بعد از استعفا دوباره استخدامش کرده بودن رو نمیفهمید که خودش یه امتیاز اختصاصیه! بازم میگفت خودم با جاهای دیگه حال نکردم! حالا فرض کن همون توییتر باز کنه نطق هم بکنه برامون و بهمون درس زندگی بده!»
کاربری به نام اگنسگِرِی دربارهی این توییت نوشت: دیدم یکی گفته اگه پول کافه و رستوران رو حذف کنین، با زندگی کارمندی هم میتونین پسانداز داشتهباشین. حالا اگه قراره چرت بگین که هیچی، ولی اگه قراره منطقی حرف بزنین باید خاطر نشان کنم حداقل در تهرانِ این روزها، کافه و رستوران مال زندگی کارمندی نیست و قیمهها رو نریزین تو ماستا!
کاربری به نام ترانه نوشت: همسر من ۱۵ ساله کارمند یه سازمان عظیم نیمه دولتیه. البته تا یکسال پیش قراردادی بود. در طی این ۱۵ سال همیشه شاهد اعصاب خردیهاش، ناراحت شدناش ،وحرص خوردناش بودم. پارسال بخاطر یه مسأله بیماری فشار خون گرفت. به قول خودش تو سازمانها پول عمرتو بهت میدن نه تخصص و تواناییت.
کاربر دیگر نوشت: به حقوق کارمندی میگیم حقوقِ بخور و بمیر از حقوقش بدتر اون روزمرگی سمیشه اگر کارمندم شدید حتما به چشم کوتاه مدت بهش نگاه کنید، هر چقدر که سخت تر کار کنید دارید یکی دیگه رو پولدار تر میکنید.
دیگری نوشت: ضمن نادیده گرفتن امتیازات، بنیه مالی رو هم در نظر نمیگیرن که هیچ ربطی به حقوق فعلی نداره.از قبل با جیب پر، خونه و ماشین و حساب بانکیشون جوره، یا هنوز خونه والدین هستن و هزینه نمیکنن، از سفر برگردن هم نگران هزینه های بعدی نیستن، چه بسا برای رفع خستگی سفر خارج برن دو روز هم شمال و مینويسن در اینستا : ما از سفر برگشتیم، سفر از ما برنگشت.
کاربر دیگر نوشت: یازده سال در یک شرکت خصوصی کار می کردم. سالهایی بود که درطول سال فقط دو برج حقوق داده بود وبا تاخیر فراوان پرداخت میکرد. شوهرم هم وضع مشابه داشت. زندگی افتضاح و بدون برنامه ای داشتیم.حتی وام نمی تونستیم بگیریم و هربار قسط وامم عقب می افتاد که شوهرم پرداخت میکرد کلی غر می شنیدم الان هم وضعیت همینه ولی لااقل مرتب حقوق می گیرم در فاصله ی اول تا پنجم برج.