عصبانی‌ترین و تباه‌ترین آدم‌های سینمای ایران را اینجا ببینید

سرپی: تا به حال برایتان پیش آمده که با تماشای یک سکانس عصبانیت در یک فیلم، مو به تنتان سیخ شود و بند بند وجودتان عصبانیت آن کاراکتر را درک کند و بچشد؟ حتما شما هم آن سکانس مشهور دنیل دی لوئیس در فیلم «خون به پا خواهد شد» را دیده‌اید. سکانسی که دنیل دی لوئیس با تمام خشم درونش فریاد میزند: I’ve abandoned my child بهترین تعریف نمایش خشم و عصبانیت یک بازیگر است. در این مطلب هم می‌خواهیم به سراغ سکانس‌هایی از سینمای ایران برویم که بازیگر اوج عصبانیتش را به نمایش می‌گذارد و باعث می‌شود مخاطب هم آن خشم را با پوست و گوشت احساس کند. با سرپی همراه باشید.

شهاب حسینی / جدایی نادر از سیمین

لیست را با مشهورترین سکانس عصبانیت در فیلم‌های ایرانی شروع می‌کنیم. در اینکه شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران مرد ایرانی است شکی نداریم. این بازیگر تبحر زیادی در به نمایش گذاشتن خشم در فیلم‌هایش دارد. او را در سکانس‌هایی از فیلم «برادرم خسرو» هم با عصبانیت و خشم شدید می‌بینیم، اما این بازیگر اوج خشمش را در یکی از سکانس‌های پایانی فیلم «جدایی نادر از سیمین» به نمایش می‌گذارد. مردی با وضع مالی نسبتا نامناسب که اعصاب ضعیفی هم دارد و حالا به خاطر پول چنان به سر و صورتش می‌زند که مخاطب هم غمش را درک می‌کند و هم عصبانیتش را.

گلشیفته فراهانی / سنتوری

دختر جوانی که با عشق و علاقه زیاد با معشوقش ازدواج کرده و حالا بعد از تحمل چند ماه بی‌پولی، متوجه شده که همسرش دچار اعتیاد هم شده. در چنین شرایطی چه واکنشی جز بروز خشم و عصبانیت درونش از او برمی‌آید؟ هانیه(گلشیفته فراهانی) فیلم سنتوری با تمام عصبانیت درونش میوه‌ها و سبزیجات را به سمت علی سنتوری پرتاب می‌کند و انگار با هر پرتاپ او دل ماست که خنک می‌شود.

حامد بهداد / آرایش غلیظ

حامد بهداد هم از آن دسته بازیگرانی است که او را با عصبانیت‌هایش در فیلم‌ها می‌شناسیم. اصلا این بازیگر اینفدر نقش آدم‌های عصبانی را بازی کرده که اکثر ما حس می‌کنیم او در زندگی واقعی هم احتمالا همین‌قدر خشن و سرد است! نقش این بازیگر در آرایش غلیظ هم شدیدا جدی و عصبانی است. در سکانسی از فیلم او را می‌بینیم که با عصبانیت مطلق دورتادور صورت مردی که در این فیلم به شکلی دورش زده را چسب می‌زند و به بدترین شکل ممکن تهدیدش می‌کند.

نوید محمدزاده / خشم و هیاهو

نوید محمدزاده هم استاد نمایش رفتارهای اگزجره جلوی دوربین است. البته همین فرم اگزجره اجرایش معمولا مورد تحسین منتقدان هم قرار می‌گیرد! او در سکانسی از فیلم «خشم و هیاهو» به اگزجره‌ترین شکل ممکن عصبانی می‌شود. با تمام حرص درونش روی میز می‌کوبد و می‌گوید «هزار و سیصد و شصت سکه». همین عصبانیت هم تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانس‌های عصبانیت در سینمای بعد از انقلاب شد.

میرسعید مولویان / تومان

فیلم تومان از آن دسته فیلم‌های متفاوت و جذاب سینماست که احتمالا خیلی از شما ندیده‌اید. احساسات به هر شکلی که باشند در این فیلم به بهترین شکل ممکن به نمایش گذاشته می‌شوند. از عشق و علاقه گرفته تا نفرت و خشم. کاراکتر داوود که میرسعید مولویان نقشش را ایفا می‌کند در سکانسی از این فیلم با تمام خشم درونش که با غم از از دست دادن رفیقش همراه شده، چنان به جان اسب بیچاره می‌افتد و آن را می‌کشد که احتمالا در کمتر فیلم ایرانی این میزان خشونت را دیده‎اید.

باران کوثری / سد معبر

مگر می‌شود باران کوثری و حامد بهداد در یک سکانس با هم ظاهر شوند و آن سکانس ندرخشد؟ در سکانسی از فیلم «سد معبر» زوج باران کوثری و حامد بهداد شروع به بحث می‌کنند. نرگس(باران کوثری) که باردار است با خشم زیادی چاقوی بزرگی را برمیدارد تا در شکمش فرو کند و فرزندش را بکشد. قاسم(حامد بهداد) با دیدن خشم نرگس آرام می‌شود، اما نرگس انگار قصد ندارد آرام شود. قاسم شروع به گریه می‌کند و نرگس با عصبانیت زیادی فریاد می‌زند: «بگو گه خوردم»

جواد عزتی / جان‌دار

جواد عزتی در سال‌های اخیر با بازیگری خوبش، سر زبان‌ها و به قولی نقل محافل سینمایی بوده. شروع این دیده شدن سینمایی از فیلم «جان‌دار» بود. در سکانس دادگاه این فیلم که احتمالا همه شما، حتی اگر فیلم را ندیده باشید در شبکه‌های اجتماعی این سکانس را دیده‌اید، جواد عزتی با عصبانیت بسیار زیادی لیوان آب را روی سرش می‌شکند. عصبانیت کاراکتر نعیم در این سکانس آنچنان زیاد است که حتی متوجه خونریزی شدید سرش نمی‌شود و به داد و فریاد ادامه می‌دهد.

بهروز وثوقی / کندو

لیست را با خشمگین‌ترین کاراکتر تاریخ سینما تمام می‌کنیم. بهروز وثوقی احتمالا الگوی تک تک بازیگران ایرانی در اجرای چنین سکانس‌هایی است. در یکی از سکانس‌های فیلم «کندو» زمانی که ابی (بهروز وثوقی) به آخرین رستوران می‌رود با چند نفر وارد نزاع می‌شود. خشم و عصبانیت ابی بعد از پایان دعوا هم پایان نمی‌یابد. ابی شروع می‌کند به شکستن شیشه‌ها و آینه‌های رستوران و مخاطب خیره می‌ماند به این اجرای زیبای عصبانیت.

بهترین سکانس عصبانیت در سینمای ایران از نظر شما کدام است؟