شبکههای تلویزیونی، طبق روالی مرسوم در برنامههای تحلیلی و خبریشان از کارشناسانی استفاده میکنند و این امر در سیمای جمهوری اسلامی هم دیده میشود.
سرپی- امیر عبودزاده: شبکههای تلویزیونی، طبق روالی مرسوم در برنامههای تحلیلی و خبریشان از کارشناسانی استفاده میکنند و این امر در سیمای جمهوری اسلامی هم دیده میشود. استفاده از این چهرههای غیرسازمانی علاوه بر تنوع دادن به چهرههای ثابت رسانه، باعث انعکاس نظرات متفاوت و تخصصیترمیشود. حضور چنین کارشناسانی همچنین به مخاطب نشان خواهد داد که رسانه از نظرات متفاوت و حتی متضاد استفاده میکند و اجازه میدهد بیننده شخصا تصمیم بگیرد و قضاوت کند. اگرچه که این نکته آخر تقریبا هیچوقت در رسانه ملی دیده نمیشود. میهمانان و کارشناسان سیما، جز در برنامههای خاص و میزگردها، همه از طیف فکری خاصی هستند و درباره هر موضوعی نظر بدهند، کاملا همسو و تایید کننده نظرات تحلیلی سیما و مجریان و گزارشگرانش خواهند بود.
اما نکتهای که در سالهای اخیر باب شده استفاده از نظرات چهرههای خارجی است. رویهای که با فعالیت پرستیوی آغاز شد و مدتی است که به برنامههای شبکههای داخلی هم کشیده شده است. در این برنامهها میبینیم که چهرههایی به عنوان کاشناس و تحلیلگر روی آنتن میآیند و در برنامههای زنده یا غیرزنده به اظهارنظر میپردازند. نظراتی که البته همانطور که گفتیم معمولا در تایید سیاستهای رسانه داخلی است. پیش از این حضور این کاشناسان چند باری خبرساز شده. مثلا فارسی صحبت کردن اتفاقی یکی از این کارشناسان بازتاب بسیاری داشت که سیما درباره آن توضیحاتی ارائه کرد.
اما نکته قابلتوجه این شیوه، ناشناس بودن و غیرقابل ردیابی بودن برخی از این کارشناسهاست. کارشناسهایی که معمولا نه اتیکتی دارند و نه بطور دقیق مشخص میشوند. کارشناس و تحلیلگر بطور عادی و حرفهای در رسانههای بینالمللی به عنوان روزنامهنگار –با ذکر رسانه-، فرد دانشگاهی –با ذکرسازمان آموزشی- یا نویسنده و پژوهشگر معرفی میشوند. اگر نویسنده باشند کتابهای مرتبطشان ذکر میشود و اگر پژوهشگر یا فعال در حوزهای باشند، موسسه پژوهشی و کانون فعالیت سیاسی یا اجتماعی آنها گفته میشود. اصولی حرفهای که ظاهرا برای رسانه ملی ایران با اعتبار و بودجهای بسیار بزرگ، اهمیتی ندارد.
برای نمونه به فردی که جمعه شب، ۳۰ دی ۱۴۰۱ در برنامه تحلیلی «سیاست خارجی» شبکه سه روی آنتن زنده آمد و به عنوان کارشناس صحبت کرد اشاره میکنیم. فردی که عکس او را میبینید کمترین معرفی از سوی برنامه و مجریاش نشده. معلوم نیست به عنوان تحلیلگر مسائل بینالمللی در کدام موسسه یا رسانه مشغول به کار است. در دانشگاهی در برلین تدریس میکند یا ژورنالیست است. ما برای پیدا کردن او نامش را به اشکال مختلف در اینترنت جستجو کردیم که بیفایده بود. از یکی از روزنامهنگاران ساکن آلمان کمک گرفتیم و همه پرسوجوها و سرچهای این همکار هم نتیجهای در بر نداشت. فردی با این نام و تصویر در شبکههای اجتماعی هم پیدا نشد. عکس این فرد را به نرمافزارهای هویتیابی گوگل و مشابه آن دادیم و باز هم چیزی پیدا نشد. عجیب نیست کارشناسی که به عنوان تحلیلگر رسانهملی یک کشور در برنامه زنده و احتمالا با پرداخت هزینه قابل تامل حاضر میشود، رزومه مشخصی ندارد و در اینترنت سابقهای از او دیده نمیشود؟ این تنها یک مثال بود و پیش از این هم با چنین مواردی به کرات مواجه بودهایم. شاید اشتباه از ما باشد و روابطعمومی سازمان بتواند با انتشار رزومه آقای «توبیاس فنینگ» مشخص کند که ما مسیر غلطی را برای پیدا کردن او رفتهایم. امیدواریم اگر اشتباهی هم شده اتفاقی باشد.
متاسفانه در شبکههای فارسیزبان خارج از کشور هم باب شده که هر روز چهرههای عجیب و غریبی را به عنوان فعال حقوق بشری یا فعال زنان و چنین تعابیری برای اظهارنظر و اغلب هم برای حمله به جمهوری اسلامی روی آنتن میآورند. افرادی که معمولا جز فعالیت در فضای مجازی سابقهای ندارند و شناختی از آنها در دست نیست.
شاید به شبکههای رنگارنگ کمتر بشود ایراد گرفت، اما از رسانه ملی با این همه نیروی باتجربه، با این امکانات عریض و طویل و این بودجه و ادعا میتوان انتظار داشت که وقتی مهمانی را برای اظهارنظر کردن در حضور ملت ایران روی آنتن میآورد از هویت او مطمئن باشد، بتواند به درستی او را معرفی کند و برای گرفتن دو جمله مطلب در تایید ادعاهای خود، پولش را خرج هر فرد گمنام و هم رطب و یابسی نکند.
ما منتظر پاسخ صداوسیما میمانیم و بیصبرانه میخواهیم بفهمیم که فرد مرموزی که جمعه شب روی آنتن رفته کیست.